سال های سال است که
سلول زندانم را به دوش می کشم
و به خرج و مواجب خودم در بندم
تا فیلم هایی نسازم که حواس ها را
از دیدن سریال های صد شبه پرت کند
تا طنین ترانه های رایگان من در سحرگاه
خواب ناز بالش های دُلاری را نیاشوبد
اما قبول کنید که اکنون با آکورد رکود
دیگر توان تامین مخارج آسایش تان را
و نیز هیچ آهی در همراهی با ناله
برای تهیه ی سودای شما ندارم
چقدر خوب که مرا به زندان خود ببرید
تا در امان از مأموران مالیات بر بی درآمدی
با پس انداز یارانه ی سرپرست معزول خانوار
تحت الحفظ و الحمایه به ادامه ی مرگ مشغول باشم.
هومن ربیعی راهی
شاعر چشمان تو...برچسب : نویسنده : hoomanrabie بازدید : 163