زیبایی شناسی امر سیاسی

ساخت وبلاگ

دوست من، بیا کمی روی کلمه "مردم" حساس باشیم. آنکه سرخود ادعا می کند که صدای مردم است یا نماینده مردم است، در نهایت، حتی با نیّتِ مثبت، باعث و بانی نتایج منفی و مخرب خواهد شد.

"ملت" به صورت طبیعی، صدایش را خود انتخاب می کند، نه اینکه شخصی خودش ادعای صدایی کند؛ تازه اگر بتوانیم این مفهومِ بی شکل یا اسفنجی را یک کلِ واحد و همصدا تلقی کنیم.

سیاسی بودن یک فضیلت است و نشان از درک اصالت وجود انسانی دارد، اما پا برهنه پریدن وسطِ سیاست، متضاد آن است. با هر نیتِ مثبت و هر نوع دردآگاهی یا وطن دوستی، بدون دانش لازم از تاریخ و فرهنگ و علم الاجتماع، و کسب اعتمادِ مردم، دخالت در سیاست به فاجعه ختم می گردد.

از طرف همه مردم، وکیلِ تام و تمام شدن، سهل نیست، همه تلاش فرهنگ بانان و روشنگران دلاور، در ادوار گوناگون، در همین جهت بوده است که صدای هر انسانی عادلانه شنیده شود، که بیشتر مشکل از همین تکصدائی است.

چطور می توانی به خودت اجازه بدهی که بطور خودخوانده صدای مردم یا صدای یک ملت باشی یا فردای یک ملت را بسازی؟ یک نفر چگونه می تواند صدای مردم باشد اِلا اینکه رأی آنها را داشته باشد.

این شرایط پارادوکسیکال، هر انسانِ بی پناهی را بر سر یک دوراهیِ تحمیلی قرار می دهد و تعاریفِ جزمی از مفاهیمِ ظاهراً اخلاقی ارائه می کند. شرف، غیرت، تعهد و غیره، به طورِ ابزاری، در جهتی که سرمایه را به خود جذب کنند، به کارگیری می شوند. به نام مردم و به نام ملت، تبلیغات و تحرکاتی که احتمالاً با خوش بینی می توان گفت ممکن است تأمین کننده منافع گروهی از مردم باشد، به تمام مردمِ غافلگیر شده و دردمند، تحمیل می شود، و از طریق عملیات هیپنوتیکِ مدیایی، در مسیر برده سازی افراد، یا به اصطلاح عامیانه، جور کردن گوشت دمِ توپ، ادامه حیات می دهد.

این شرایط برای افرادی که کسب و کار مرگ ندارند، شرایط دهشتناکی است. این شرایط برای افکارِ مولّد و انسانِ فی النفسه، شرایط هولناکی است. این شرایط برای جوانان، که به سیاق تفکر سرمایه داری مدرن و پسامدرن، نسل زِد نامیده شده اند تا آسان تر مصرف شوند، شرایط سمی و سهمناکی است.

بیا واقع بین باشیم، برخی سیاست را زندگی می کنند و سیاست را می میرند، اما سیاست برای برخی دیگر یک شغل است و آزادی هنوز به عنوان بالاترین مرحله از این بازیِ مرگ، آگراندیسمان می شود.

اصل سیاست، دانش و حکمت ساماندهی امور اجتماعی است، و بالذات نابودگر و زشت نیست. این دانش، بخشی از اندیشه ورزی است که به فعلیّت درآمده، و اکتسابی است، گرچه مقبولیت سیاسی مبحث دیگری است و اینجا فقط سخن از زیبایی سیاسی است.

دوست من، به عنوان محقق هنر، وقتی با نشانگان و نمادگانِ سیاسی مواجه می شوی، قادر نیستی که فارغ از زیبایی شناسی به ابژه مذکور بنگری. پس این نگره، هم می تواند رهیافتی به پدیدار شناسی امرِ سیاسی باشد، و هم در عین حال، "زیبایی شناسی امرِ سیاسی" تلقی گردد.

به عبارت دیگر، بررسی اکتِ سیاسی، فارغ از حقانیت محتوایی یا ایدئولوژیک آن، با هدف آشکار سازی و تشریح نافعِ عام آن، از منظر زیبایی شناسی، در این نوشتار، با اصطلاح پیشنهادیِ "زیبایی شناسی سیاست" یا "زیبایی شناسی امر سیاسی" یاد شده است.

ممکن است از این طریق، جنبش های سیاسی بهتر مورد بررسی و داوری قرار گیرند، چرا که هر جنبش سیاسی، پیامدهایی در عرصه فرهنگ دارد؛ و هر فرهنگی، فی النفسه زیباست، چون به طور طبیعی و دربستر زمان به وجود آمده و صیقل خورده است، و اگر غیر این باشد، بعید نیست که عامل انسانی، که در اینجا منظور فاعل سیاسی است، نقش داشته باشد.

هومن ربیعی

آذرماه 1401

شاعر چشمان تو...
ما را در سایت شاعر چشمان تو دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hoomanrabie بازدید : 69 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 17:42