تو اشک از گونه ها برگیر، بِدان هرگز نمی میرند شاعر ها
و در چرخِ زمان، گَردِ فراموشی نمی گیرند شاعر ها
و آنان اند پیوسته به جشنِ واژه ها رقصان و در آواز
جوانی هایِ هستی را سرایند و چه دل پیرند شاعر ها
چه زود از چشمه های نور آگاه اند در قحطِ نشانی ها
به هنگامی که می باید بنوشندَش کمی دیرند شاعر ها
نمی ترسند از پایان، همیشه در سرآغاز و هماره در نبردی نو
در این دنیای بی همرَه، به بی باکی چنان شیرند شاعر ها
فقیران اند و می گویندشان باشد خوراکی از پنیر و نان
حریصان حیات اند و عجایب این که دل سیرند شاعر ها
هنرمندان، چنان یک کشورِ زیبای جمهوری اگر باشند
به مِکنت در جهانِ عشق و اندیشه، جماهیرند شاعر ها.
هومن ربیعی
اسفند95
#هومن_ربیعی
برچسب : نویسنده : hoomanrabie بازدید : 164